- متل ترکی
- معنی کلمه " خانم " در فولکلور ترکی
- کلمات متشابه در ترکی
- یادی از محله ها و منازل روستایی بهکندان(دهه های شصت وهفتاد)
- یادی از محله ها و منازل روستایی بهکندان(دهه های شصت وهفتاد)
- یادی از محله ها و منازل روستایی بهکندان قسمت دوم
- درگزین در گذر تاریخ)قسمت ششم)
- درگزین در گذر تاریخ)قسمت هفتم)
- متل ترکی
- معنی کلمه " خانم " در فولکلور ترکی
آخرین مطالب
امکانات وب
دارغی دییر قمیشدی . . . بئش بارماغی گوموشدو
گوموشو وئردیم تاتا . . . تات منه دارو وئردی
دارو نی سپدیم قوشا ... قوش منه قند وئردی
قندلاندیم اوچماغا . . . حاق قاپیسین آچماغا
حاق قاپیسی کلیدلی . . . کلیدی ده وه(شتر) بوینوندا
ده وه شیروان یولوندا . . ایچینده ماهه گزر
شیروان یولو سربسر ایچینده آهو گزر
آهونون بالالاری منی گوردو آغلادی.
سوزلوک:
اوشماق: پروازکردن/ دوشماق: پایین آمدن/ آلماجیغ :سیب کوچک/ قویو: چاه / ارکج: بزنر تکه/ دارغی : نوعی نی / گوموش: نقره /داری: ارزن/
متل ترکی)2(
باجادان باخدوم اێشێغێدێ ( ازسوراخ پشت بام نگاه کردم ،هوا روشن بود )
لنگری دوْلو قاشوغودو ( لنگری پر از قاشق بود )
تکه قازاندا قاینار ( بز در دیگ می جوشد )
قنبر یانوندا اوْینار ( قنب درگزینیان...ادامه مطلب
ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dargazinyano بازدید : 112
ارزش و مقام زن در نزد ترک ها به قدری والاست که نه تنها در واژه بلکه در رقص ترکی هم مرد جلوی خانش زانو می زند و ماه یا خورشید را از آسمان برداشته و به او تقدیم می کند.
فولکلور ترکی گاه دختر را به سیب سرخ تشبیه می‌کند (قیز، قیزیل آلما) و گاه او را تکه ي طلایی درخشان بر می شمارد (قیزدی قیزل پارچاسی، پالچیغا دوشار پاریلدار).
هرچند موقعیت خاص اجتماعی در گذشته داشتن فرزند پسر را برای خانواده های متکی به اقتصاد کشاورزی و دامداری طلب می‌کرد و پدر و مادر، فرزند پسر را برای تامین مالی و حمایت‌های دوران سالمندی خود بیشتر می طلبیدند، اما دختر نیز نمک زندگی تلقی می‌شد و زنان بدون دختر را زنانی بی‌نمک برمی‌شمردند (قیز سیز آرواد، دوز سوز آرواد).
معنی کلمه " خانم خانم > خانوم > خانیم :
خان + ی درگزینیان...ادامه مطلب
ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dargazinyano بازدید : 77
آجو : درد
آجو : تلخ
ان : لاپ
ان : عرض، پهنا
ان : پیاده شو
ایت : سگ
ایت : گم شو
اوو : شکار، صید، غنمیت
اوو : ماساژ بده- بساب
اوت : علف
اوت : عبور کن، جلو بزن، سبقت بگیر ، بردن در بازی ها
اوت: آتش
اوچماق : پریدن
اوچماق : فرور یختن
اوچورتماق : پرانیدن
اوچورتماق : خراب کردن ( خانه – دیوار و.. )
اوچوق : تب خال
اوچوق : فروریخته
اوجاق : اجاق ، وسیله خوراک پزی
اوجاق : خانه آبا و اجدادی
اوجاق : عبادتگاه و جای مقدسی که در آنجا نذر میکنند و هدایائی به آنجا می برند .
اویماق : خوابیدن
اویماق : شبیه شدن ، به .. آمدن
اویماق : باور کردن
اویناماق : بازی کردن
اویناماق : رقصیدن
اویناماق : از کوره به در رفتن
اودماق : برنده شدن
اودماق : قورت دادن
اوزوم : انگور
اوزوم : پاره ک درگزینیان...ادامه مطلب
ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dargazinyano بازدید : 37
هر وقت و هر جا که به روستا می اندیشیدم؛تنها چیزی که به ذهنم می آمد یاد کوچه ها و منازل روستایی بود.این فکر مرا آرام می نمود.بدترین جا و پست ترین مکانش به قول قنبر دوست عزیزم، بهترین و بالاترین مکان بود.شاید این نوشته برای آنانی که هم اکنون در روستا ز درگزینیان...ادامه مطلب
ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : روستایی,بهکنداندهه, نویسنده : dargazinyano بازدید : 57
هر وقت و هر جا که به روستا می اندیشیدم؛تنها چیزی که به ذهنم می آمد یاد کوچه ها و منازل روستایی بود.این فکر مرا آرام می نمود.بدترین جا و پست ترین مکانش به قول قنبر دوست عزیزم، بهترین و بالاترین مکان بود.شاید این نوشته برای آنانی که هم اکنون در روستا زندگی می کنند جالب نباشد! ولی برای کسانی که از این درگزینیان...ادامه مطلب
ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dargazinyano بازدید : 53
از جوانی قره نی یا همان میزقان را در مراسم تعزیه می زد. تکرار و تمرین و انگیزه و هدف الهی باعث مهارت و یاد گیری خودبخودی وی شده بود .وی برای هرنقش تعزیه ، خودش خود جوش آهنگ مخصوص آن را می زد. مثل آهنگ جنگ و آهنگ عزا و آهنگ نوحه خوانی .هر آهنگ با لحن صدای هر نوع خواننده ترک فارس وغیره خدا دادی بلد ب درگزینیان...ادامه مطلب
ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dargazinyano بازدید : 36
ب : خاندان قومسانی :
یاقوت در ذیل « قومسان » می نویسد :" یکی از قراء ناحیه ی اعلم (ناحیه ای بین همدان و زنجان ) است".
از این روستاعلمایی برخا سته اند که ما آنها را به خاطر خویشاوندی که باهم داشته اند تحت عنوان خاندان قومسانی آورده ایم :
1-ابوعلی احمد بن محمد بن علی بن مردین قومسانی (م 387 ق)«مردی راستگو شیخ عرفا ودارای کرامات فراوان بود» وی با بزرگانی چون «شبلی معروف و ابراهیم بن شیبان مجالست و ملازمت داشته است» ذهبی وی را" شیخ الزهاد"وصف می کند وی در« قریه انبط ساکن شد و در همان جا از دنیا رفت قبر وی زیارتگاه مردم است" درگزینیان...ادامه مطلب
ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dargazinyano بازدید : 73
ج: دیگر علما وعرفای درگزین:
1- قاسم بن احمد بن قاسم بن محمد بن اسحاق درگزینی ( نیمه ی دوم سده پنجم ه . ق ) شیرویه شهردار همدانی ( م 509 ق ) می گوید :»از او در کتابخانه اش حدیث شنیدم»
2-شیخ سلمانان عارف ( نیمه اول سده ی هفتم ه . ق )که در در گزین مدفون است.
3-تاج الدین در کجینی ( نیمه دوم سده ی هفتم ه . ق ) که از اصحاب شرف الملک باخرزی ( وزیر سلطان جلالدین خوارزمشاه ) بود. درگزینیان...ادامه مطلب
ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dargazinyano بازدید : 47
اوشودوم اوشودوم . . . داغدان آلما دوشوردوم
آلماجیغیمی آلدیلار . . . منی یولا سالدولار
من یولدان بئزارام . . . درین قویو قازارام
درین قویو بئش گئچی . . . هانی اونون ارقجی
ارقج قازاندا قاینار . . . قنبر یانیندا اوینار
قنبر گئدر اودونا . . . دارغی باتار بودونا درگزینیان...ادامه مطلب
ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : متل ترکی,متل های ترکی,متل در ترکیه,متل در وان ترکیه, نویسنده : dargazinyano بازدید : 76
قیز (دختر)، خانیم (در اصل تئنیث خان بمعنای زن بزرگ)، خاتین، خاتون ( بانوی بزرگ و زنان اکابر و زن شوهر دار و خطابه محترمانه به زن)، بگیم (خانم بزرگ) آرواد (زن شوهردار)، قادین و … واژه‌هایی هستند که ترکان برای نامیدن جنس مؤنث به کار می‌برند و هر یک در سن یا موقعیت اجتماعی مشخص کاربرد دارد.
درگزینیان...ما را در سایت درگزینیان دنبال می کنید
برچسب : معنی کلمه سیکتیر,معنی کلمه لانتوری,معنی کلمه خیانت به انگلیسی,معنی کلمه,معنی کلمه خشن به انگلیسی,معنی کلمه keep calm,معنی کلمه عروس به انگلیسی,معنی کلمه کویین,معنی کلمه زندان به انگلیسی, نویسنده : dargazinyano بازدید : 75